بررسیهای علمی دقیق بر روی قطعه فلزی مرموز مرتبط با حادثه روزول نشان داد این نمونه یک آلیاژ منیزیم زمینی است و هیچ نشانهای از فناوری فرازمینی در آن وجود ندارد.
حادثه مشهور روزول در سال ۱۹۴۷، بهعنوان نقطه عطفی در تاریخ مدرن علاقه به اشیاء ناشناخته پرنده (یوفوها) شناخته میشود. هرچند نیروی هوایی آمریکا رسماً اعلام کرد بقایای یافتشده متعلق به یک بالون شناسایی برنامه محرمانه «مؤگول» بوده، اما گمانهزنیها درباره حضور فناوری فرازمینی هرگز متوقف نشد. در این میان، قطعات فلزی یافتشده در منطقه، به نمادهایی اسرارآمیز تبدیل شدند. یکی از این قطعات که ترکیب غیرمعمولی داشت، برای دههها موضوع بحثهای داغ میان طرفداران فرضیه بیگانگان و شکگرایان بود. اکنون، با انتشار نتایج یک بررسی علمی جامع و چندساله، پرده از راز این شیء مرموز برداشته شده است.
برای دسترسی به اخبار و حواشی جدید سینما و به روزترین مقالات تکنولوژی، همچنین جهان بی پایان ویدیو گیم حتما به مگفای سربزنید و از تماشای کانال یوتیوب ما غافل نشوید.

سفر یک نمونه اسرارآمیز: از دستبهدستی تا آزمایشگاههای نخبه
این قطعه فلزی که ظاهری لایهای و فرسوده داشت، در طول سالهای متمادی میان مجموعهداران خصوصی و محققان مستقل دستبهدست شد. نقطه عطف زمانی رخ داد که سازمان استارز آکادمی (تأسیسشده توسط تام دلانج، خواننده گروه بلینک-۱۸۲) آن را به دست آورد. این سازمان که خود را وقف بررسی علمی پدیدههای هوایی ناشناخته (UAP) کرده، نمونه را برای تحلیلهای دقیقتر آماده کرد. با افزایش توجه رسمی دولت آمریکا به پدیده UAP، این نمونه به دفتر حلوفصل پدیدههای همهحوزهای (AARO) زیر نظر وزارت دفاع آمریکا راه یافت. هدف اولیه این بود: تعیین منشأ (زمینی یا غیرزمینی) و درک ویژگیهای فیزیکی غیرمعمول آن، از جمله بررسی فرضیه دور از ذهن «کاهش جرم اینرسی» یا قابلیت شناوری.
نخستین یافتهها: ترکیب شیمیایی و یک فرضیه جذاب
نتایج اولیه آزمایشهای طیفسنجی نشان داد که این شیء عمدتاً از یک آلیاژ منیزیم-روی تشکیل شده است. حضور مقادیر کمی از عناصری مانند بیسموت، سرب و قلع نیز ثبت شد. وجود بیسموت، جرقه یک فرضیه فنی جالب را زد: آیا این فلز میتواند بخشی از یک «موجبر تراهرتز» پیشرفته باشد؟ موجبرها ساختارهایی هستند که امواج الکترومغناطیسی (مانند امواج مایکروویو) را هدایت میکنند. یک موجبر تراهرتز با طراحی خاص، در تئوری قادر به تولید میدانهای انرژی متمرکز و قدرتمندی است که میتواند امکان روشهای پیشرانه یا شناوری غیرمتعارف را توضیح دهد. آوی لوب، فیزیکدان نظری دانشگاه هاروارد، در این زمینه اشاره کرده که اگر UAPها از فناوری شناوری پیشرفتهای استفاده کنند، ممکن است مبتنی بر دستکاری امواج تراهرتز باشد؛ فناوریای که در حال حاضر در مرزهای دانش بشر قرار دارد.
نقطه اوج تحقیق: تحلیل ایزوتوپی در آزمایشگاه ملی اوک ریج
برای پاسخ قطعی، AARO نمونه را به آزمایشگاه ملی اوک ریج (ORNL) سپرد، یکی از معتبرترین مراکز تحقیقاتی آمریکا در حوزه علوم مواد و انرژی. دانشمندان ORNL دو سؤال کلیدی را دنبال میکردند:
۱. نشانههای زیستی یا فناورانه فرازمینی:
آیا ترکیب ایزوتوپی عناصر نمونه با نمونههای زمینی تفاوت دارد؟
۲. ساختار موجبری:
آیا آرایش لایهای این آلیاژ به گونهای است که بتواند به عنوان یک موجبر تراهرتز عمل کند؟
الف) رد پای ایزوتوپی: داستانی زمینی
تحلیل ایزوتوپی، ابزار کارآگاهی علم مواد است. نسبت ایزوتوپهای یک عنصر (اتمهای یک عنصر با تعداد نوترونهای متفاوت) مانند اثر انگشت منشأ آن را نشان میدهد. مواد تشکیلشده در نقاط مختلف منظومه شمسی یا کهکشان، الگوهای ایزوتوپی متمایزی دارند.
• منیزیم: نسبت ایزوتوپهای منیزیم-۲۴، منیزیم-۲۵ و منیزیم-۲۶ در این نمونه کاملاً در محدوده مقادیر یافتشده در سنگهای زمینی، شهابسنگهای معمولی و حتی نمونههای ماه قرار گرفت. این الگو مشخصاً با نسبتهای شناختهشده از منظومه شمسی خودمان مطابقت داشت.
• سرب: امضای ایزوتوپی سرب حتی گویاتر بود. این امضا دقیقاً با سرب موجود در معادن زمین تطابق داشت و با امضای سرب ماه یا شهابسنگهای باستانی به کلی متفاوت بود.
این یافتهها به تنهایی تقریباً هر احتمال غیرزمینی بودن منشأ مواد اولیه را رد میکرد.
ب) بررسی ساختار موجبر: یک معمای مهندسی ناکامل
سپس نوبت به بررسی فرضیه موجبر با میکروسکوپهای الکترونی پیشرفته رسید. برای عملکرد بهینه یک موجبر تراهرتز، نیاز به یک لایه بسیار خالص و یکپارچه از بیسموت بین لایههای دیگر است تا بتواند امواج را به طور مؤثر هدایت کند. با این حال، مشاهدات علمی نشان داد:
• بیسموت موجود نه تنها خالص نبود، بلکه به صورت ذرات ریز و پراکنده در میان ماتریس آلیاژ منیزیم-روی توزیع شده بود.
• هیچ الگوی لایهای منظم و مهندسیشدهای که مشخصه یک قطعه الکترونیکی یا اپتیکی پیشرفته باشد، مشاهده نشد.
• ساختار کریستالی کلی نمونه، شبیه به آلیاژهای منیزیمی بود که تحت فرآیندهای مکانیکی و حرارتی شدید (مانند نورد، اکستروژن یا حتی یک حادثه مانند انفجار) قرار گرفته و سپس فرسوده شده است.
نتیجهگیری علمی و پیامدهای فرهنگی
گزارش نهایی ORNL با صراحت اعلام کرد: «این ماده در زمین ساخته شده است.» آسیبهای مکانیکی و حرارتی وارده به نمونه نیز با سناریوی سقوط یک وسیله نقلیه (احتمالاً یک بالون یا پهپاد آزمایشی) سازگار است.
این بررسی علمی، نمونهای درخشان از کاربرد روش علمی برای حل یک راز تاریخی است. این روش، مبتنی بر جمعآوری داده، آزمون فرضیهها با ابزارهای عینی و پذیرش نتایج، فارغ از تمایلات شخصی یا باورهای قبلی است.
پس از انتشار گزارش، استارز آکادمی ضمن احترام به کار علمی، اعلام کرد پرسشهایی درباره هدف و کاربرد اصلی این قطعه فلزی و چگونگی رسیدن آن به منطقه روزول باقی مانده است. این موضع، نشاندهنده تمایل به ادامه تحقیق در چارچوب علمی است.
جمعبندی: پایان یک افسانه، آغاز درسی ارزشمند
افشای راز فلز روزول نه تنها یک پرونده قدیمی را میبندد، بلکه درس مهمی برای عصر اطلاعات به همراه دارد: در مواجهه با ادعاهای خارقالعاده، کنجکاوی باید با شکگرایی سالم و اتکا به شواهد سخت همراه شود. این داستان نشان میدهد که حتی غیرعادیترین اشیاء، اغلب توضیحی زمینی دارند که با پیشرفت فناوریهای تحلیلی آشکار میشود. با این حال، همین فرآیند بررسی دقیق و شفاف، اعتماد عمومی به علم را تقویت کرده و مسیر را برای پژوهشهای جدیتر در زمینه پدیدههای هوایی ناشناخته—با نگاهی واقعبینانه و عاری از شایعه—هموار میسازد.
در انتها از شما عزیزان دعوت میشود که برای مطالعه مقاله مربوط به هشدار افزایش قیمت کنسولها؛ تاثیر بحران حافظه جهانی کلیک کنید.






