هیچ رازی در کار نیست که موسیقی پاپ یک رنسانس عظیم را پشت سر گذاشته است. با ظهور هنرمندانی مانند تیت مکری، لورد، چپل رون، چارلی ایکس سی اکس، ادیسون ری و خیلی های دیگر، ورود یک نسل تازه، جان دوباره ای به چشم انداز صوتی داده است.
آنقدر که حالا رپ و هیپ هاپ با افت شدید محبوبیت در جریان اصلی مواجه شده اند؛ تا جایی که برای اولین بار از سال ۱۹۹۰ تاکنون، حتی یک آهنگ رپ هم در میان ۴۰ آهنگ برتر جدول Billboard Hot 100 وجود ندارد.

با این حال، هرچند موسیقی پاپ ظاهراً زیر چتر «دنسپاپ» روزگار خوبی را میگذراند، به نظر میرسد این ژانر در آستانهٔ یک چرخش سبکی تازه است. تکآهنگ جدید چارلی ایکس سی اکس با نام «House» برای فیلم Wuthering Heights (محصول ۲۰۲۶) نوعی آشوب فرهنگی بهراه انداخته است.
به گزارش مگفای: در حالیکه آلبوم رکوردشکن او، Brat، بر صحنهٔ کلاب ها انفجار شهوت و عرق و رقص به پا کرده بود، «House» تغییری بسیار تند و ناگهانی است؛ قطعه ای هانتینگ در سبک «باروک پاپ» که سنگین، شوم و تیره است و حال و هوای کل موسیقی متن Wuthering Heights را تعیین میکند؛ موسیقی متنی که وعده داده شده چندین قطعهٔ اوریجینال دیگر از چارلی را هم در بر بگیرد و در مجموع، فضایی نئوکلاسیک دارکویو بسازد.
واکنش ها دو قطبی بوده است؛ خیلی ها در شوکِ این تغییر به دلزدگی رسیده اند، و هم زمان عده ای آن را از نظر هنری حرکتی نابغه وار میدانند.
چارلی در سال های اخیر به نوعی «فانوس دریایی» صنعت شده؛ کسی که مسیر فرهنگی را روشن میکند و دیگران را به دنبالش میکشاند. با انتشار آلبوم کلاسیکِ LUX از سوپراستار دیگری مثل روسالیا، که همهچیزِ صدادهی پیشین او را واژگون کرده، این پرسش پیش میآید که آیا موسیقی پاپ در حال حرکت به سمت سبکی آوانگاردتر است؟
پایان دنسپاپی که میشناختیم.
از پاپ دههٔ ۹۰ گرفته تا «ویسپر پاپ»، ایندیپاپ و سافت پاپ، این ژانر در طول زمان بارها جامه عوض کرده است. هر دوره و هر خوانندهٔ پیشرو زن، رنگ و لحن تازه ای به پاپ داده؛ از بریتنی اسپیرز تا لیدی گاگا و کیتی پری. هرچند در سالهای اخیر به نظر میرسید این سبک به یک سکون و رکود رسیده، فرود آمدن آن در قلمرو دنسپاپ نوعی احیا و تولد دوباره بود؛ و انکارناپذیر است که Brat یک نقطهٔ عطف تعیینکننده شد.
این آلبوم نشان داد مخاطبان دقیقاً چه چیزی میخواهند و باعث شد تقریباً همهٔ هنرمندان دیگر هم در همان مسیر حرکت کنند. از تروی سیوان تا آدلا، هر کسی راهی پیدا کرد تا نسخهٔ مخصوص خودش از چیزی «جنسی، بیپروایانه و همبستهکننده» را عرضه کند.
دمی لواتو زمانی برای موسیقی پاپ «مراسم خاکسپاری» گرفت و سوگند خورد بعد از صدادهی سخت و ایموـراک آلبوم HOLY FVCK (۲۰۲۲) دیگر به این ژانر برنگردد. اما در سال ۲۰۲۵، آخرین اثرش It’s Not That Deep مجموعه ای کالایدوسکوپی از دنسپاپ بود.
با این حال، انتشار «House»، که در آن شعر گفتاریِ جان کیل، بنیانگذار گروه Velvet Underground، شنیده میشود، ممکن است عملاً به معنای اعلام پایان دنسپاپ در سطح صنعت باشد.
چارلی با ساختن یک اثر نئوکلاسیک، آگاهانه از قطب نمای خلاق خودش پیروی میکند و در عین حال، ناخودآگاه یک «ریست» ژانری اعلام میکند. این چرخش جادوگرانه و گوتیک، به همین دلیل تند و تیز است: چون چارلی به خودش و به یکپارچگی اصالتش اعتماد دارد. «تابستان Brat» بالاخره باید تمام میشد، و ظاهراً تنها راهِ واقعاً خاکسپاری آن، شوکدادن کامل سیستم بود.

آیندهٔ آوانگارد از راه رسیده است.
انتشار قطعهٔ «House» همزمان شده با LUX، آلبوم تازهٔ روسالیا که ادامهای است بر موفقیت عظیم آلبوم Motomami در سال ۲۰۲۲. در حالی که او پیشتر جایگاه خاصی میان «آلتپاپ» تجربی و رگیتون برای خودش ساخته بود، LUX چیزی است که اصلاً کسی انتظارش را نداشت.
این آلبوم به ۱۴ زبان مختلف اجرا شده و ترکیبی است از انجیل (گاسپل)، موسیقی کلاسیک آوانگارد و پاپ ارکسترال. این اثر، مخاطبانی را که همان صدای همیشگی روسالیا را انتظار داشتند، در ابتدا شوکه کرد، اما بسیاری در نهایت آن را هنری عمیق دانستند؛ سفری صوتی که از طریق کاتارسیس، او را به اجدادش متصل میکند.
یکی از کاربران ایکس، با نام @DreisVanNope، در توییتی نوشت: «چارلی دارد تاریکی را کشف میکند و روسالیا نور را؛ هر دو در حالی که کاملاً ژانر خود را عوض کردهاند… روحهای به هم پیوندخورده.»
این چرخش موسیقایی در زمانی رخ میدهد که چیزهای زیادی برای گفتن و حسکردن وجود دارد. در حالیکه دنسپاپ راهی برای فرار از سنگینیِ زندگی روزمره فراهم میکرد، سنگینیِ پاپِ آشنا با زبان باروک، لنزی شاعرانهتر برای مواجهه با رنجها ارائه میدهد.
برای مطالعه خبر آهنگ «هیولا» ریانا و امینم رکورد میلیاردی یوتیوب را شکست کلیک کنید.
LUX سفری عمیق به رمز و راز زنانه، دگرگونی درونی و معنویت است؛ در حالیکه «House» تصویر خفه کننده ای از «زندانی بودن در درون خود» به دست میدهد. امید این است که اگر قرار است هنرمندان دیگر نیز از این جریان پیروی کنند و این نوع دگرگونی در روایت را در آثار خودشان جست و جو کنند، به خودشان اجازه دهند «خام، زخمی و خونچکان» باشند؛ فرمول را کنار بگذارند و حیوانِ عمیق تر درونشان را آزاد کنند. تنها راهی که این تغییر مسیر در موسیقی پاپ جواب میدهد، این است که «تمام انسانیت» نهفته در آن محافظت شود و به سان چیزی مقدس، پاس داشته شود.

