سریال فرندز (Friends) یکی از ماندگارترین سریالهای تاریخ تلویزیون است. از سال ۱۹۹۴ که این سریال ساخته دیوید کرین و مارتا کافمن از شبکه NBC پخش شد، تا به امروز، فرندز طرفداران بسیاری را در سراسر جهان جذب کرده است. این سریال که تا سال ۲۰۰۴ در ده فصل ادامه یافت، حالا به لطف پلتفرمهای استریم، همچنان محبوبیت فوقالعادهای دارد و نسل جدیدی از مخاطبان را به خود جذب کرده است.
اما با تمام عشق و علاقهای که به سریال فرندز دارم، بعضی از قسمتهای آن تماشایشان واقعاً سخت است؛ یا به خاطر محتوای تاریخگذشته، یا بهخاطر تصمیمات بد شخصیتها یا به دلایل دیگر.
در این مقاله، به ۱۰ قسمت از سریال فرندز میپردازیم که دیدنشان برای بسیاری از مخاطبان، حتی طرفداران پر و پا قرص این سریال، چالشبرانگیز است.
قسمت «Ross برنزه میشود» (فصل ۱۰، قسمت ۳)
در این قسمت، رابطهی عجیب جویی و ریچل به نقطهی پایان میرسد، اما نه قبل از اینکه یک قرار کاملاً ناخوشایند داشته باشند. ریچل در لحظاتی صمیمانه مدام دست جویی را پس میزند و بعد هم او را به اشتباه لگد میزند. این تلاش زورکی برای رابطهای که از ابتدا chemistry نداشت، فقط تماشای این قسمت را سخت میکند.
قسمت «دعوتنامه» (فصل ۴، قسمت ۲۱)
یکی از قسمتهای کلیپ-شو سریال فرندز است که تنها شامل مرور خاطرات رابطهی پرتنش راس و ریچل میشود. این قسمت به خاطر نداشتن داستان جدید و پرداختن بیش از حد به رابطهای خستهکننده، کمترین امتیاز را در بین قسمتهای سریال فرندز دارد.
قسمت «پرستار مرد» (فصل ۹، قسمت ۶)
این قسمت به ما نشان میدهد که چرا راس یکی از شخصیتهای جنجالی سریال فرندز است. او پرستار مهربان و دلسوزی را به صرف اینکه مرد است و شغل “زنانه” دارد، نادیده میگیرد. طرز فکر بسته و تبعیضآمیز راس این قسمت را ناراحتکننده میکند.
قسمت «تونل استعاری» (فصل ۳، قسمت ۴)
در این قسمت، راس به خاطر اینکه پسرش بن با عروسک باربی بازی میکند، ناراحت میشود و تلاش میکند او را مجبور به بازی با اسباببازیهای «مردانه» کند. رفتار تنگنظرانهی راس در این قسمت، یک بار دیگر او را به عنوان شخصیتی مشکلدار معرفی میکند.
قسمت «مهمانی ساختگی» (فصل ۴، قسمت ۱۶)
ریچل در این قسمت برای تحت تأثیر قرار دادن “جاشوا” یک مهمانی ساختگی برگزار میکند و حتی لباس تشویقکنندهی دوران دبیرستانش را میپوشد. دیدن تلاش بیهوده و شرمآور ریچل برای جلب توجه جاشوا، تماشای این قسمت را دشوار میکند.
قسمت «پدر چندلر» (فصل ۷، قسمت ۲۲)
شخصیت پدر چندلر با بازی کتلین ترنر به عنوان یک Drag Artist معرفی میشود، اما سریال هرگز به صورت واضح به هویت جنسیتی او نمیپردازد و مدام او را با ضمیر مذکر صدا میزند. این نوع برخورد غیرحساس نسبت به مسائل هویتی، باعث میشود این قسمت برای بینندگان امروزی خوشایند نباشد.
قسمت «ادی نمیخواهد برود» (فصل ۲، قسمت ۱۹)
چندلر با هماتاقی عجیب و غریبی به نام ادی روبهرو میشود که نهتنها رفتارهایی نگرانکننده دارد بلکه حتی دروغ میگوید که وسایلش را جمع کرده. حس ترسی که چندلر در خانهاش دارد و رفتار غیرقابل پیشبینی ادی، باعث میشود این قسمت تنشزا و ناخوشایند باشد.
قسمت «صبح بعد» (فصل ۳، قسمت ۱۶)
در این قسمت، درگیری معروف راس و ریچل بعد از خیانت راس در زمان «break» رابطهشان رخ میدهد. دعوای این دو در اتاق نشیمن و گیر افتادن باقی دوستان در اتاق دیگر، فضایی ناخوشایند و سنگین ایجاد میکند.
قسمت «آنچه میتوانست باشد» (فصل ۶، قسمتهای ۱۵ و ۱۶)
این قسمت به نوعی فلشبک و داستان جایگزین است که در آن همه شخصیتها در زندگیهای متفاوتی قرار دارند. اما موضوع “مونیكای چاق” در این قسمت با کلیشههای توهینآمیز دربارهی افراد چاق اجرا میشود، که امروزه کاملاً مردود است و باعث شده این قسمت هم تاریخگذشته به نظر برسد و هم ناراحتکننده باشد.
قسمت «دخترعموی راس و مونيكا» (فصل ۷، قسمت ۱۹)
این قسمت که در آن راس به دخترعمویش کشش پیدا میکند و حتی سعی میکند او را ببوسد، یکی از بحثبرانگیزترین و آزاردهندهترین قسمتهای سریال فرندز است. رفتار غیرقابل قبول راس در این قسمت تماشاگر را به شدت ناراحت میکند.
نتیجهگیری
درست است که سریال فرندز هنوز هم یکی از دوستداشتنیترین و پرطرفدارترین سریالهای تاریخ تلویزیون است، اما این واقعیت وجود دارد که بعضی از قسمتها یا پیرنگها، با معیارهای امروزی همخوانی ندارند یا از ابتدا اشتباه اجرا شدهاند. دیدن این قسمتها میتواند تجربهی تماشای سریال فرندز را موقتاً تلخ کند، اما باز هم نمیتوان تأثیر کلی و ماندگار این سریال را نادیده گرفت.