آلما رویل، همسر آلفرد هیچکاک، از ترسها و عادات روزمره شوهرش پرده برمیدارد؛ مردی که فیلمها را ترساند اما در زندگی شخصی شکننده بود.
آلفرد هیچکاک، استاد تعلیق و دلهره در سینما، سالهاست که با فیلمهایش میلیونها نفر را در صندلیها میخکوب کرده است. اما تصویر همسرش، آلما رویل، از زندگی خصوصی او، کاملاً متفاوت است. در یادداشتی شخصی که یکم دی ۱۳۴۰ در مجله سپید و سیاه منتشر شد، آلما نشان میدهد که پشت پرده ترس و مهارت هیچکاک، انسانی حساس، شکننده و حتی ترسو وجود داشت.
برای دسترسی به اخبار و حواشی جدید سینما و به روزترین مقالات تکنولوژی، همچنین جهان بی پایان ویدیو گیم حتما به مگفای سربزنید و از تماشای کانال یوتیوب ما غافل نشوید.

ترسهای روزمره هیچکاک
آلما رویل با جزئیات روایت میکند که هیچکاک در زندگی روزمره از چیزهایی وحشت داشت که حتی برای تماشاگرانش غیرقابل تصور بود. از تماشای پف کردن املت در فر گرفته تا طوفانهای دریایی، تولد فرزند و حتی نمایش اولین فیلمش برای منتقدان، هیچکاک ترسهای عجیب و خاص خود را داشت.
او مینویسد: «شوهر من برخلاف قهرمانان فیلمهایش، مردی است ضعیفالقلب. اگر گربهای از پنجرهای به پنجره دیگر بپرد، رنگش از ترس میپرد و نیم ساعت قلبش میتپد.»
مردی منظم و بیلبخند
با وجود این ترسها، هیچکاک انسانی فوقالعاده منظم و دقیق بود. آلما در یادداشتهای خود میگوید: «او حتی هفتهها قبل میدانست که چه روزی و چه ساعتی دستکشهایش را از روی میز بردارد.»
حتی در مواجهه با درد شدید، مانند زمانی که جرثقیل روی پایش رفت، او با آرامش درخواست کرد پای راننده کنار برود و هیچ واکنش خشمگینی نشان نداد.

آشپزخانه و ترس املت
یکی از مثالهای جالب آلما مربوط به زمانی است که برای شام املت سوفله درست کرده بود. هیچکاک با دقت خاصی فر را زیر نظر گرفت و زیر لب گفت: «خدایا درون این فر چه حوادثی دارد روی میدهد؟!»
در پایان، نه تنها املت نخورد بلکه به آلما گفت دیگر املت درست نکند، چون طاقت دیدن تغییر حالت آن را ندارد. این تصویر، تضاد عجیبی با مردی دارد که فیلمهای ترسناک و تعلیق او میلیونها نفر را وحشتزده کرده است.
زندگی شخصی و ترس از تولد فرزند
هیچکاک حتی در زندگی شخصی، ترس را تجربه میکرد. آلما روایت میکند که هنگام تولد اولین فرزندشان، هیچکاک از ترس گریه و جنجال فرار کرد و ساعتها غیب شد. او بعدها گفت: «قلبم خیلی ضعیف است و تحمل گریه و جیغ را ندارم.»
این ترسها و حساسیتها، همان چیزی بودند که او را در سینما استاد کرد؛ زیرا او وحشت را بهتر از هر کسی میشناخت و میتوانست آن را روی پرده بیاورد.

پشتپرده موفقیتهای سینمایی
آلما رویل همچنین نقش مهمی در آثار هیچکاک ایفا کرد؛ او دستیار کارگردان بود و تقریبا در تمام فیلمهای او همکاری داشت. همکاریهای او، چه رسمی در تیتراژ و چه غیررسمی، تاثیر مستقیم بر شکلگیری سبک هیچکاک داشت.
هیچکاک، برخلاف تصویر ترسناک و عبوس خود، در خانه نیز شکمو و علاقهمند به آشپزی و صحبتهای طولانی بود. او هر شب با خانواده شام میخورد، ظرفها را میشست و با نظم بینظیرش زندگی روزمره را مدیریت میکرد.
راز ماندگاری هیچکاک
روایت آلما نشان میدهد که ترس برای هیچکاک تنها یک ابزار سینمایی نبود؛ بلکه یک ویژگی شخصیتی ذاتی بود که به او کمک کرد تعلیق و دلهره را در فیلمهایش به اوج برساند. ترسی که روزانه تجربه میکرد، همان ترسی بود که باعث شد تماشاگرانش را میخکوب کند.
این تضاد میان زندگی خصوصی شکننده و کار حرفهای بینظیر، راز ماندگاری هیچکاک در تاریخ سینماست؛ مردی که زندگی را با ترس تجربه میکرد، اما فیلمهایش را با اعتماد به نفس کامل خلق میکرد.
در انتها از شما عزیزان دعوت میشود که برای مطالعه مقاله مربوط به شروع آتشین آواتار ۳؛ فروش ۸۸ میلیون دلاری در افتتاحیه آمریکا کلیک کنید.

